متن سخنرانی اینجانب در دبیرستان دخترانه حضرت خدیجه گلپایگان به مناسبت شب چلّه ( یلدا )
" بخش اول "
به نام خداوند جان و خِرد
کزین برتر اندیشه بر نگذرد
با عرض سلام و ادب محضر همکاران گرانقدر و ارجمند (باغبانان گلستان اندیشه و احساس و دانش و آگاهی ) و گلهای شاداب و معطر این گلزار ( دانش آموزان عزیز )
در مقدمه ی بحث برای تعامل بیشتر در انتقال سخن به اختصار مطالبی را با شما در میان می گذارم.
1 _ دایرةالبروج ( مسیر حرکت ظاهری سالانهٔ خورشید نسبت به زمین، بر روی کره سماوی) دایرهای فرضی در آسمان است که ظاهراً (از دید ساکنان کرهٔ زمین) به نظر میآید که خورشید در مدت یک سال آن دایره را طی میکند.
این دایره در حقیقت مدار حرکت انتقالی زمین را به دور کرهٔ خورشید مشخص میکند و در واقع طرح مدار زمین بر کرهٔ آسمان است.
برج های دوازده گانه عبارتند از :
حَمَل _ ثور _ جوزا _ سرطان _ اسد _ سنبله _ میزان _ عقرب _ قوس _ جَذ
دی _ دَلو _ حوت.
2 _ فصلهای سال حاصل حرکت انتقالی زمین بهدور خورشید و متمایل بودن محور چرخش زمین نسبت به صفحه حرکت انتقالی است
محور گردش زمین نسبت به خط عمود بر صفحهٔ گردش آن ۲۳٫۴ درجه «انحراف» دارد. به عبارت دیگر، محور زمین بر صفحه مداری آن عمود نیست. اگر غیر از این بود هیچکدام از فصول سال از جمله زمستان به وجود نمیآمدند و بهاری هم در راه نبود.
3 _عمود نبودن محور زمین بر صفحه مداری آن پیامدهای دیگری نیز غیر از پیدایش چهار فصل سال دارد
این مسأله باعث تغییر شدّت تابش نور خورشید در طول سال میشود. تغییرات آب و هوا در مناطق قطبی و معتدل نیز به همین دلیل است.
ممکن است تصور شود که تابستانها زمین به خورشید نزدیکتر است و زمستانها دورتر ,
این گونه نیست. کژی محور زمین، تعیین میکند نور خورشید چگونه به زمین برسد و هر بخشی از آن چه مدت زیر تابش خورشید باشد.
4 _ انقلاب زمستانی چیست؟
انقلاب زمستانی، در اختر شناسی، نام لحظهای است که خورشید از دید ناظر زمینی در بیشترین فاصله زاویهای با صفحه استوا در آن سوی نیمکره ناظر قرار دارد.
این مطلب به توضیح بیشتری نیاز دارد که در بخش دوم به آن میپردازیم.
( ادامه ی مطلب در بخش دوم )
متن سخنرانی اینجانب در دبیرستان دخترانه حضرت خدیجه گلپایگان به مناسبت شب چلّه ( یلدا )
" بخش دوم "
مدار رأسالسرطان یکی از پنج مدار مهم جغرافیایی است که هر ساله یک روز خورشید در این مدار به صورت عمود می تابد که به آن انقلاب تابستانی می گویند.
این مدار که معنی نام آن «سر خرچنگ» است مدار عرض جغرافیایی ۲۳ درجه و حدود ۲۷ دقیقه شمالی کره زمین است. آفتاب در روز اول تابستان (روز اول تیر ماه) در نیم کرهٔ شمالی به نقاط واقع در روی این مدار، عمودی میتابد. در انقلاب تابستانی (در ۳۱ خرداد یا اول تیر ماه هرسال) در مناطقی که در این ناحیه از زمین قرار دارند هنگام ظهر خورشید دقیقاً در بالای سر قرار میگیرد. .
مدار رأسالجَدْی ,خطی فرضی در جغرافیای زمین است که هر ساله یک بار خورشید در این مدار به صورت عمود می تابد که به آن انقلاب زمستانی می گویند.
این مدار که معنی نام آن «سر بزغاله» است مدار عرض جغرافیایی ۲۳ درجه و حدود ۲۷ دقیقه جنوبی کره زمین است. آفتاب در روز اول زمستان (روز اول بُرج جَدْی) در نیمکره ی شمالی در نیمکرهٔ جنوبی به نقاط واقع در روی این مدار عمودی میتابد، به عبارت دیگر روز اول دی ماه در نیمکرهٔ شمالی مقارن روز اول تابستان در نیمکرهٔ جنوبی زمین میشود.در انقلاب زمستانی، در مناطقی که در این ناحیه از زمین قرار دارند هنگام ظهر خورشید دقیقاً در بالای سر قرار دارد.
در شامگاه 30 آذر. ( 21 دسامبر ) با انقلاب زمستانی مواجه می شویم.
***************
حرکت ظاهری خورشید ازدیدگاه یک ناظر زمینی :
از اول دیماه ظاهراً خورشید آرام آرام بالا می آید. و روزها مرتباً بلندتر شده و در روز اول فروردین بر خط استوا عمود می تابد و شب و روز متساوی می گردد.
" بامدادی که تفاوت نکند لیل و نهار
خوش بوَد دامن صحرا و تماشای بهار "
باز هم خورشید بالاتر و بالاتر آمده و روز ها بلندتر و بلندتر می شود تا آخرین روز خرداد ماه که طولانی ترین روز در نیمکره ی شمالی است و خورشید بر مدار رأس السرطان عمود می تابد. ( انقلاب تابستانی )
از این پس خورشید شروع به پائین آمدن می کند روز ها به تدریج کوتاه تر و کوتاه تر شده و ذر آخر تابستان و اوا مهر ماه مجدداً بر خط استوا عمود می تابد و زمان شب و روز یکسان می شود
از اول. مهر خورشید به پائین آمدن ادامه میدهد و پس از سه ماه در آخرین روز آذر ماه بر مدار رأس الجدی عمو می تابد. ( انقلاب زمستانی )
-
( ادامه در بخش سوم )
متن سخنرانی اینجانب در دبیرستان دخترانه حضرت خدیجه گلپایگان به مناسبت شب چله ( یلدا )
" بخش سوم "
سؤال _ آیا مراسم شب یلدا ربطی به انقلاب زمستانی دارد؟
- آری، انقلاب زمستانی منشاء بسیاری از آئینهای باستانی مانند یلدا، حَنوکا و کریسمس است.
سؤال _چرا شب یلدا، شب چراغ و چهل چراغ نامیده شده؟
- گذشتههای دور در شب یَلدا، هر میهمانی برای رفتن به شب نشینی، چراغی را همراه خود میبُرد و بدلیل فراوانی چراغها، آن شب، شب چراغ و چهل چراغ هم نامیده شدهاست.
سؤال _چرا به شب یَلدا، شب چله نیز گفته میشود؟
- جدا از اینکه عدد چهل نزد نیاکان ما گرامی بوده، چلّه، برگرفته از چهل و مخفف «چهله» و صرفاً نشاندهنده گذشت یک دوره زمانی معین (و نه الزاماً چهل روز) است. ضمناً زمان قدیم گاهشناسی بر اساس چله (چهلروزه) بودهاست که آثار آن را در چلهبزرگ، چلهکوچک، چلهسرما، چلهنشستن و چلچله میبینیم.
سؤال _ آیا واژه یلدا، فارسی است؟
- بر خلاف چله، یَلدا واژهای فارسی نبوده و برگرفته از یک واژهٔ سُریانی به معنای «زایش» و «تولد» است. یَلدا با مسیحیان سُریانی به سرزمینهای آریایی آمد و تاکنون این واژه در ایران مانده است.
سؤال _ عمولاً در سفره شب یلدا چه چیز میگذاشتند؟
- سفره شب یَلدا، «میَزد» Myazd نام داشت. کنار آن، آتشدان و عطردان، همچنین میوههای تر و خشک، میگذاشتند. اگر وسعشان نمیرسید، همه یک جا جمع میشدند و به کمک هم، سفره را رنگین میکردند. آجیل. کشمش، گردو، بادام، قیسی، برگه زردآلو یا برگه گلابی، جوزقند، انجیر، خرما و میوه بخصوص انار و هندوانه و سیب، روی کرسی میچیدند تا شب چله را از سر بگذرانند، اگر برف آمده بود، برف و شیره هم میخوردند.
البته شب یلدا در خورد و خوراک خلاصه نمیشد. با شعر و آواز، غم و اندوه را از دل میزدوند.
شب چله در گلپایگان :
در گذشته بیشتر میوهها فصلی و کم بود، خانوادهها انار و به و هندوانه و... را در جای مخصوص نگهداری میکردند و شب یَلدا روی کرسی میچیدند.
چند ماه به زمستان مانده، انگور(کشمش و عسگری) را از سقف صندوقخانه(اتاقی خنک) میآویختند، تا شب چله(یَلدا) کنار میوههای دیگر روی کرسی بگذارند.
اگر مادر بزرگها در آوردن تنقلات تاخیر میکردند کوچکترها با هم میخواندند:
«هر که نیارد شب چره - توو انبارش موش بچره»
مادربزرگ با خنده، «شب چره»ها را از مَحفری(صندوقی چوبی شبیه چمدان) و دوولابی(چیزی شبیه کمد که در دیوار کار گذاشته شده بود)، درمیآورد و روی کرسی میگذاشت.......
( ادامه در بخش پایانی )
متن سخنرانی اینجانب در دبیرستان دخترانه حضرت خدیجه گلپایگان به مناسبت شب چله ( یلدا )
" بخش پایانی "
هسته قیسی بو داده، برگه، مغز گردو، تخم کدو، توت خشکه، تخم هندوانه و...
در میان شور و ولوله بچهها که مغز گردو یا نخودچی کشمش و...میخوردند، داد میزدند :
اَتَل مَتَل توُتوَله
گاو حسن چه جوره.......
بزرگترها برایشان قصه و مَتل و اشعاری که از گذشته به یاد داشتند میخواندند. نمونهای از اشعاری که کهنسالان میخواندند و سر تکان میدادند این بود:
زمستان را بسر کردم به زاری
بگفتم پیش میآید بهاری
بهار آمد به صحرا و در و دشت
جوانی هم بهاری بود و بگذشت
جوانی همچو مهمان عزیزی
سر شب آمد و شبگیر بگذشت
گذشتههای دور در شب چلّه، «خونچه چله» را از سوی داماد به عنوان هدیه زمستانی برای عروس میبردند. در این خونچه پارچه، جواهر، کلهقند و هفت نوع میوه مثل گلابی هندوانه، خربزه، سیب، به با تزئینات خاصی فرستاده میشد.
شب یَلدا وقتی همه دور هم جمع میشدند , فال حافظ می گرفتند.
بویژه شاهنامه خوانی.
سخن پایانی با دانش آموزان گرامی و عزیز :
فرزندان من ! با توکل بر پروردگار و با عشق و امید , عمیق درس بخوانید. شما سازندگان آینده ی این سرزمین کهن هستید .فقط در پرتوِ دانش و آگاهی و خلاقیت می توانید این وظیفه ی خطیر را انجام دهید. زیرا :
ذات نایافته از هستی بخش
کِی توانَد که شود هستی بخش
از مدرک گرائیِ بدون پشتوانه ی علمی بپرهیزید. پرسشگری را شیوه ی خویش سازید. در رویاروئی با مسائل همواره بپرسید چرا ؟ و برای رسیدن به پاسخ منطقی کوشش کنید
از آموزش ویرانگر ضبط صوتی و مخزنی بپرهیزید.
پیام دلپذیر شب یلدا این است :
" فردا روشن است. "
بشکفد بار دگر لاله رنگین مراد
غنچه سرخ فرو بسته دل باز شود
من نگویم که بهاری که گذشت آید باز
روزگاری که به سر آمده آغاز شود
روزگار دگری هست و بهاران دگر
شاد بودن هنر است ، شاد کردن هنری والاتر
لیک هرگز نپسندیم به خویش
که چو یک شکلک بی جان شب و روز
بی خبر از همه خندان باشیم
بی غمی عیب بزرگی است که دور از ما باد
کاشکی آینه ای بود درون بین که در آن خویش را می دیدیم
آنچه پنهان بود از آینه ها می دیدیم
می شدیم آگه از آن نیروی پاکیزه نهاد
که به ما زیستن آموزد و جاوید شدن
پیک پیروزی و امید شدن
شاد بودن هنر است گر به شادی تو دلهای دگر باشد شاد
زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست
هر کسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته به جاست.
خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد.